فضیلت و اعمال شب قدر
از پیامبر گرامی اسلام (ص) نیز نقل است: از خداوند به دور باد و نفرین بر کسی که به شب قدر برسد و زنده باشد، اما آمرزیده نشود.
"انس بن مالک" از پیامبر (ص) نقل کرده که فرمودند: ماه مبارک به شما رو آورده است و در این ماه شبی است که برتر از هزار ماه است و هر کس از فیض شب قدر محروم گردد، از تمام خیرات بینصیب مانده است و محروم نمیماند از برکات شب قدر، مگر کسی که خویشتن را محروم کرده است.
از امام باقر (ع) نیز درباره به وجود آمدن شب قدر نقل است: که اگر خداوند کارهای مؤمنان را چند برابر نکند به سر حد کمال نمیرسند، اما از راه لطف کارهای نیکوی آنها را چند برابر میفرماید تا کاستی هایشان جبران شود.
بر این اساس، راز سعادتمند شدن انسانها در شب قدر، عمل اختیاری صالحی است که با عنایت خداوند، برکت یافته و چند برابر میشود.
از حضرت رسول (ص) نیز پیرامون شب زنده داری شب قدر نقل است که فرمودند: کسی که شب قدر را شب زندهداری کند، تا شب قدر آینده، عذاب دوزخ از او دور گردد.
امام موسی بن جعفر (ع) نیز درباره شب قدر فرمودند: کسی که در شب قدر غسل کرده و تا سپیده صبح شب زندهداری کند، گناهانش آمرزیده میشود.
تمامی این روایات بر این مطلب دلالت دارند که برخی مقدرات و پاداشها، مانند دور شدن از عذاب دوزخ، نتیجه کار خود بندگان است و سرنوشت هر انسانی در شب قدر به دست خودش رقم میخورد.
در شب قدر به خواندن دعاهایی از جمله "جوش کبیر"، "دعای افتتاح" و "ابوحمزه ثمالی" سفارش شده زیرا انسان با یادآوری لطف، گذشت، کرم، رحمت و بخشش بیپایان خدای مهربان او را در کنار و دستگیر خویش میبیند و نور امید در دلش می درخشد.
اعمال شب های قدر
شب نوزدهم :این
شب با عظمت آغاز شبهاى قدر است،و شب قدر آن شبى است که در طول سال،شبى به
خوبى و فضلیت آن یافت نمی شود،و عمل در این شب (شب قدر)از عمل در طول
هزار ماه بهتر است،و تقدیر امور سال در این شب صورت میگیرد،و فرشتگان و
روح که اعظم فرشتگان الهى است،در این شب به اذن پروردگار به زمین فرود می
آیند،و به محضر امام زمان(عج) می رسند و آنچه را که براى هر فرد مقدّر
شده بر آن حضرت عرضه میدارند.
و اعمال شبهاى قدر بر دو نوع است: یکى اعمالى که در هر سه شب باید انجام داد،و دیگر اعمالى که مخصوص به هر یک از شبهاى قدر است
اوّل:اعمالى است که در هر سه شب باید انجام داد،و آن چند عمل است:
اوّل:غسل کردند.علاّمه مجلسى فرموده بهتر است غسل شب قدر در هنگام غروب آفتاب انجام گیرد،که نماز شام را با غسل بخواند.
دوم:دو رکعت نماز که در هر رکعت پس از سوره«حمد»،هفت مرتبه«توحید»خوانده،و پس از فراغت از نماز هفتاد مرتبه بگوید،استغفر اللّه و اتوب الیه در روایت نبوى است:که از جاى برنخیزد تا خدا او و پدر و مادرش را بیامرزد،تا آخر خبر. سوم:قرآن مجید را باز کند و در برابر خود گرفته و بگوید:
اللَّهُمَّ
إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتَابِکَ الْمُنْزَلِ وَ مَا فِیهِ وَ فِیهِ اسْمُکَ
الْأَکْبَرُ وَ أَسْمَاؤُکَ الْحُسْنَى وَ مَا یُخَافُ وَ یُرْجَى أَنْ
تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقَائِکَ مِنَ النَّارِ.
خداى
از تو درخواست مىکنم به حق کتاب نازل شدهات،و آنچه در آن است،و در آن است
نام بزرگتترت،و نامهاى نیکوترت و آنچه بیمانگیز است و امیدبخش،اینکه
مرا از آزادشدگان از آتش دوزخ قرار دهى.
سپس هر حاجت که دارد بخواهد.
اللَّهُمَّ
بِحَقِّ هَذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ
کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِیهِ وَ بِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلا أَحَدَ
أَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ
خدایا
به حق این قرآن،و به حق کسىکه آن را بر او فرستادى،و به حق هر مؤمنى که
او را در قرآن ستودى،و به حق خود بر آنان،پس احدى شناساتر از تو به حق تو
نیست
سپس ده مرتبه بگوید:
بِکَ یَا اللَّهُ(به ذاتت اى خدا)....،و ده مرتبه بِمُحَمَّدٍ (به حق محمّد)....،و ده مرتبه بِعَلِیٍّ (به حق على)،و ده مرتبه بِفَاطِمَةَ (به حق فاطمه)....،و ده مرتبه بِالْحَسَنِ (به حق حسن)...،و ده مرتبه بِالْحُسَیْنِ (به حق حسین).....،و ده مرتبه بِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ (به حق على بن الحسین)....،و ده مرتبه بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ (به حق محمّد بن على).....،و ده مرتبه بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (به حق جعفر بن محمّد )......،و ده مرتبه بِمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ (به حق موسى بن جعفر).....،و ده مرتبه بِعَلِیِّ بْنِ مُوسَى (به حق على بن موسى).....،و ده مرتبه بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ (به حق محمد بن على).....، ده مرتبه بِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ (به حق على بن محمّد )....،و ده مرتبه بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ (به حق حسین بن على).....،و ده مرتبه بِالْحُجَّةِ (به حق حجّت).
پس هر حاجتى که دارى از خدا بخواه.
پنجم:حضرت سید الشهّدا علیه السّلام را زیارت کند.در روایت آمده:هنگامى که شب قدر مىشود،منادى از آسمان هفتم از پشت عرش ندا سر می دهد که خدا هرکه را به زیارت مزار امام حسین علیه السّلام آمده آمرزید.
ششم:این شبها (شب های قدر) را احیا بدارد،روایت شده هرکه شب قدر را احیا بدارد،گناهانش آمرزیده مىشود،هرچند به شماره ستارگان آسمان و سنگینى کوهها و پیمانه دریاها باشد.
هفتم:صد رکعت نماز بجا آورد،که فضلیت بسیار دارد و بهتر آن است که در هر رکعت پس از سوره«حمد»،ده مرتبه«توحید»بخواند.هشتم:این دعا را بخواند،
اللَّهُمَّ إِنِّی أَمْسَیْتُ لَکَ عَبْدا دَاخِرا لا أَمْلِکُ لِنَفْسِی نَفْعا وَ لا ضَرّا وَ لا أَصْرِفُ عَنْهَ
سُوءا أَشْهَدُ بِذَلِکَ عَلَى نَفْسِی وَ أَعْتَرِفُ لَکَ بِضَعْفِ قُوَّتِی وَ قِلَّةِ حِیلَتِی فَصَلِّ عَلَى
مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْجِزْ لِی مَا وَعَدْتَنِی وَ جَمِیعَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ مِنَ الْمَغْفِرَةِ
فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ وَ أَتْمِمْ عَلَیَّ مَا آتَیْتَنِی فَإِنِّی عَبْدُکَ الْمِسْکِینُ الْمُسْتَکِینُ الضَّعِیفُ
الْفَقِیرُ الْمَهِینُ اللَّهُمَّ لا تَجْعَلْنِی نَاسِیا لِذِکْرِکَ فِیمَا أَوْلَیْتَنِی وَ لا [غَافِلا] لِإِحْسَانِکَ
فِیمَا أَعْطَیْتَنِی وَ لا آیِسا مِنْ إِجَابَتِکَ وَ إِنْ أَبْطَأَتْ عَنِّی فِی سَرَّاءَ [کُنْتُ] أَوْ ضَرَّاءَ أَوْ
شِدَّةٍ أَوْ رَخَاءٍ أَوْ عَافِیَةٍ أَوْ بَلاءٍ أَوْ بُؤْسٍ أَوْ نَعْمَاءَ إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعَاءِ
خدایا
شام کردم درحالىکه براى تو تنها بنده کوچک و خوارى هستم،که براى خویش سود و
زیانى را به دست ندارم،و نمىتوانم از خود پیشآمد بدى را بازگردانم،به
این امر بر خویش گواهى مىدهم،و در پیشگاهت به ناتوانى و کمى چارهام
اعتراف مىکنم،خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست،و آنچه را به من و
همه مردان و زنان مؤمن،از آمرزش در این شب وعده دادى وفا کن، و آنچه را به
من عنایت فرمودهاى کامل ساز،که من بنده بیچاره،درمانده،ناتوان،تهیدست خوار
توام.خدایا مرا فراموش کننده ذکرت قرار مده،در آنچه سزاوار آنم فرمودى،و
نه فراموش کننده احسانت،در آنچه عطایم نمودى،و نه ناامید از اجابتت،گرچه
مدّت زمانى طولانى گردد،چه در خوشى یا ناخوشى،یا سختى،یا آسانى،یا عافیت،یا
بلا،یا تنگدستى،یا در نعمت همانا تو شنونده دعایى.
این دعا را کفعمى از امام زین
العابدین علیه السّلام روایت کرده که در شب های قدر،در حال قیام و قعود و
رکوع و سجود مىخواندند،و علاّمه مجلسى فرموده:بهترین اعمال در این
شبها،درخواست آمرزش و دعا است،براى حوایج دنیا و آخرت خود،و پدر و مادر و
خویشان،و برادران و خواهران مؤمن،چه آنانکه زندهاند،و چه آنانکه از دنیا
رفتهاند،و خواندن اذکار،و صلوات بر محمّد و آل محمّد علیهم السّلام به هر
اندازه که بتواند و در بعضى از روایات وارد شده:دعاى جوشن کبیر را در این
سه شب بخواند.فقیر گوید:که دعاى جوشن کبیر را در بخشهاى پیش
آوردهام.روایت شده که خدمت رسول خدا صلى اللّه علیه و آله عرض شد:اگر شب
قدر را یافتم،از خداى خود چه بخواهم؟فرمود:عافیت. دوّم:اعمال مخصوص هر یک
از این شبها است.
منبع:.askquran.ir،erfan.ir
برگزاری شن ولادت امام حسن مجتبی عالیه السلام
هیئت عاشقان کربلا - کوی خاتم - همدان
با مداحی حاج هاشم رازقی - کربلائی میثم سلیمانی و کربلائی مازیار ارجمندیان
--------------------------------------------
مظهر نور و صفات کبریایی ای حسن
علت پیدایش ارض و سمائی ای حسن
قدسیان را سید و سالار و یار و سروری
خاکیان را ملتجا و رهنمایی ای حسن
تو گل مینویی و ریحانه باغ بهشت
از جلالت عرش را، زینت فزایی ای حسن
خو حسن، طینت حسن، ظاهر حسن، باطن حسن
در حقیقت رحمت بی منتهایی ای حسن
قد حسن، قامت حسن، صورت حسن، سیرت حسن
حبذا آینه ایزد نمایی ای حسن
--------------------------------------------
امام حسن(ع) در شب یا روز نیمه ماه رمضان سال سوم هجری در مدینه به دنیا آمد. البته شیخ کلینی در کافی با نقل روایتی ولادتش را سال دوم گزارش کرده است.
وی در ماه صفر سال ۵۰ق. در ۴۸ سالگی توسط همسرش جعده دختر اشعث بن قیس به شهادت رسید. طبرسی روز درگذشت را 28صفر ذکر کرده است.
در باره نامگذاری امام حسن (ع)، بنابر روایات، هنگام تولدش، خدا به جبرئیل فرمود که برای محمد (ص) پسری متولد شده، به نزد وی برو و سلام برسان و تهنیت بگو و به وی بگو: براستی که علی نزد تو به منزله هارون است نسبت به موسی؛ پس او را به نام پسر هارون نامگذاری کن. جبرئیل آمد و از سوی خدا به پیامبر (ص) تهنیت گفت و اظهار داشت: خداوند تو را مأمور کرده که او را به نام پسر هارون نام بگذاری. رسول خدا(ص) پرسید: نام پسر هارون چیست؟ عرض کرد: «شبّر». فرمود: زبان من عربی است. گفت: نامش را «حسن» بگذار، و رسول خدا (ص) او را حسن نامید.
حسن بن علی بن ابی طالب، مشهور به امام حسن (ع)، دومین امام شیعیان و فرزند ارشد امام علی ع و حضرت فاطمه (س) دختر پیامبر اسلام (ص) است.
کنیه وی ابومحمد و مشهورترین لقبش «مجتبی» است؛ القاب دیگری نیز دارد: تقی، طیب، زکی، سید، سبط. پیامبر وی را "سید" نامید.